نوج

ساخت وبلاگ
در من می میرد چیزی، صدای شکستن ِ مژه ایی  که پنجره‌یی می گشاید   -چیزی از صدای شکستنِ مژه ایی می میراند چیزی را  دری می گشاید باخودش  درخودش می شکند که- شکست ِ تَن های آینه در اصابت ِ صورت  (تَه،در آیینه-جایی که درکِ تصویر،نور وَ بودنِ در آن قرین ر نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

راستین نام من است.  از میانه های این رو از بودن ام با من نشسته،شکل گرفته و قوام یافته،تا همین خامی نوزده،بیست سالگی و در حافظه ایی از من ریشه کرده که مرا نهالی از جنگل ِ خود کاشته و حال من گمِ خود ام،در سایه ی نهال نشسته و به سطح درخت ها نگاه می برم. نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

سه سال. سال ِ سه ام، از همیشه عظیم تر، عجیب تَر، زنده تر. سه سال از هجدهم مهر ماه نود و شش گذشت،روی زَمین ِ اتاق ِ بی فرش ام،لَمیده وَ با ذوق ِ جنینی که تازه شکل می بندد تو دل ِ خودش ، خودش شکل می گیرد،شکل ِ خودش را می گیرد، با خودش می خندد، در خودش نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 127 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

چه دیدن: در آغاز ِ راهی با مختصات ِ بی پایان، رو آوند های لحظه،شکل،گرفتنش می گیرد. هر شب، سه شکل از ذهن به انگشت هام احضار می شوند، انگشت هایی که راه ِ کلمه را رام ترند،حالا در این راه افتادند. یک ماهگی و ایجاد ِ نظمی ذهنی از برای حضور در جامعه، به صورت عینی. چرا دیدن : از آغاز وَ وقتی که به درون تَر نگاه می بَرَم،چالش ِ آغاز، از خود آغاز و ادامه ی راه،سخت تر می نمایَد، چرا که اینجا و اینجا، تو تنها عابر نیستی، راه نیستی، عبور هم. نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

-     دیوانه از تمام ِ هجوم ِ تاریخ     حافظه ی پروانه یی ست       دور ِ خورشید های آبی      که چشم های تو اند       و پروانه های دیوانه نعره می کشند           و پوسته ی سلول ِ خورشید ها            می لرزد و ُ نور می افتدد -         ش نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

. وَهمی از شکل ِ آخرین درخت در صبح ِ جهان ِ اکنون،در ابتدایی ترین فصل ِ وقت، سپیدی‌یی را تَرَک می داد تا واقعیت بریزد. دایره ها بریزد خَط ِ سن های سپید،قهوه یی و َ سبز بریزد روی پیشانی ِ همه چیز، و چیز ها بترکند،صاف،ساده و تو خالی،حبابی. و مولکول های نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 130 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

'مرثیه یی برای رویاهای تهران'  من می تونم یه میز ِ خاک خورده ی چوبی باشم، توی یه خونه جنگ زده توی سوریه که روش پر از غبار شده. همه فراموش‌ش کردن،همه به خاطر جونشون، اون خونه رو، اون میزُ، تمام ناهارا، شاما، تمام ِ لحظه هایی که روی اون میز گذروندن ُ نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

زیبایی ِ گُل زیبایی قسمت شده ی بین ِ بودن های مقطعی ِ لحظه وقتی فصل می رود  دست ها می روند و همه چیز ِ لحظه در تَنِ سیال ِ خودش می ریزد رَنگ ِ سکوت گریه می کند در قرنیه های من وُ عقربه های خفته در این اتاق اشتراکی از فصل را در بین چَشم های ما تقسی نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 126 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

http://uplod.ir/57f7r0fo5eu7/فرهنگ_قدیم_و_اساطیری_ژاپن.pdf.htm - تیم راستین سازه،با رویکردِ ایجاد فرهنگی نو و پویا در امر پوشیدن، مدتی کوتاه است که در بستر خلق آثاری نو مشغول به فعالیت می باشد، اولین نسخه از مجلد خود را در قالب ِ خوانشی از فرهنگ ِ پ نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 128 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16

بابا امروز که داشت می رفت مهمونی،یقه ی پیرهنش رو باز گذاشت،کاری که غالبا نمی کنه. مامان بهش گفت چرا باز می ذاری؟ هوای بیرون سرده و سرما می خوری. بابا روش نشد صریح بگه که دلش خاست احساس جوونی کنه،چون به مهمونی دعوت شده بود که دوستای قدیمی‌ش اونجا بودن نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 124 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:16